ترویج باشگاه داری به سبک اصفهانی

به گزارش وبلاگ اخبار و رویدادها، نامه محمود اسلامیان، نایب رئیس پیشین فدراسیون فوتبال به رئیس جمهوری، از بحث های فراموش شده هفته های اخیر است. بی خبریم از اینکه سرنوشت این نامه نگاری چه شد اما خبر داریم که آنچه محمود اسلامیان در نامه اش نوشت ترویج روشی از باشگاهداری است که باید عنوان باشگاهداری اصفهانی را برایش انتخاب کرد.

ترویج باشگاه داری به سبک اصفهانی

محمود اسلامیان هر چه نقش کمرنگی در فدراسیون فوتبال داشت اما نقش اثرگذاری را در فوتبال اصفهان بازی نموده است و خود نیز در لفافه نامه اش به آن اشاره می نماید. اسلامیان می خواهد سیاقی از باشگاهداری را به عنوان الگوی پیروز توصیه کند که باز هم قدمی به سوی حرفه ای شدن باشگاه ها نیست، بلکه دولتی بودن را در پوششی دیگر ادامه خواهد داد.

نامه اسلامیان فارغ از موضوع بدیهی پرداخت حق پخش تلویزیونی، حاوی این پیشنهاد است: به تعداد استان های کشور هلدینگ های بزرگ اقتصادی را پشتیبان و اسپانسر هر استان قرار دهید. به عبارت دیگر به تعداد استان های کشور هلدینگ ها انتخاب شده و درصدی از سود آنان به باشگاه های محلی داده گردد. در شرایط حاضر هم کارخانه هایی همانند فولاد خوزستان، فولاد مبارکه، ذوب آهن، ایران خودرو، سایپا و... این نقش را ایفا می نمایند. البته این راه چاره از باب ناچاری عدم حل حق پخش است. در کنار این امر یک هلدینگ بزرگ اقتصادی وظیفه تأمین هزینه های تیم های ملی فوتبال را به عهده گیرد. البته در ارزیابی کیفی این شرکت ها تعامل با محیط یک شاخص مهم است. به عبارت دیگر حمایت اقتصادی هلدینگ ها از ورزش در جهان یک امر جاری است. زیر هر مجموعه صنعتی تخریب های محیطی دارد و در مقابل آن بایستی از محیط خود حمایت نمایند.

اسلامیان فوتبال را از پنجره اصفهان دیده است. روشی از باشگاهداری در اصفهان تجربه شد که دو باشگاه سپاهان و ذوب آهن را -دست کم در دورانی ده ساله- به متمول ترین باشگاه های ایران تبدیل کرد. سپاهان سال های پرافتخاری هم داشت اما هزینه های گزاف در فوتبال اصفهان در دوره هایی منجر به گرانی فوتبال و نابودی باشگاه های کوچک در سایر استان ها شد. استقلال و پرسپولیس خود را با درآمدهای مجازی و تبلیغاتی از مخمصه اقتصادی تا اندازه ای نجات دادند اما تیم های کوچک در ساخت چنین فرصتی در ابعاد محلی ناکام بودند.

اما اینکه دولت بتواند کارخانه هایی مثل فولاد مبارکه یا ذوب آهن را در هر استان به باشگاهداری مجبور کند، نمی تواند الزاماً تجربه پیروزیت آمیزی از کار بیرون بیاید. باز هم اندازه هزینه هر هلدینگ برای باشگاه تحت نظر تبعیض آمیز است و چگونه می توان متناسب با اندازه علاقه مندی به فوتبال برای هر باشگاه در هر استان اندازه هزینه ها را روشن کرد. این پیشنهاد نه تنها قابلیت اجرایی همه گیر ندارد و در برترین حالت به ساختن یکی دو تیم صنعتی متمول تبدیل می گردد، بلکه روشی را ترویج می دهد که باز هم فوتبال را وابسته به بودجه هایی خواهد نمود که فوتبال پدید آورده اش نیست. سیاق باشگاهداری اصفهانی از سال ها پیش در اهواز هم تجربه شد. تهران هم نوع بی هوادارش را به نام سایپا و پیکان دارد که خودش هم علت بازی برای سکوهای خالی طی چند دهه را نمی داند. در سیرجان و سایر شهرها هم نمونه های تازه تر پیدا شده اند که باشگاهداری اصفهانی را ادامه می دهند.

رشد و توسعه و پیروزیت هایی که باشگاه های اصفهانی به واسطه تمول کارخانه های حامی تجربه کردند، متناسب با اندازه علاقه مندی مردم به فوتبال در همان شهر نبود. در ایران شهرهای دیگری که مردمانش علاقه مندی بسیار بیشتری به فوتبال دارند، حتی بودجه برای اداره تیم در لیگ دسته دوم پیدا نمی نمایند.

راه چاره اما آزاد کردن اقتصاد فوتبال است. اینکه اندازه تعلق خاطر تماشاگر به هر باشگاه، تمول آن باشگاه یا فقر و حتی تعطیلی اش را رقم بزند. فوتبال باید در معرکه بازار آزاد فوتبال راه خود را پیدا کند و سرمایه گذار خصوصی واقعی -بر خلاف سرمایه گذاران ظاهراً خصوصی که فوتبال ایران دارد- خود راه باشگاهداری را پیدا می نماید.

حق پخش تلویزبونی هم روزی قابل پرداخت است یا به رقم واقعی می رسد که رقابت تلویزیون های خصوصی برای خرید حق پخش قیمت را مشخص کند، نه هر فرمول دیگری. تا آن روز می توان به سیاق باشگاهداری اصفهانی لیگ راه انداخت و تصور کرد که جریانی به نام فوتبال حرفه ای ساخته شده است اما این فقط یک تصور است.

*روزنامه نگار

منبع: ایران ورزشی

منبع: خبرگزاری پانا

به "ترویج باشگاه داری به سبک اصفهانی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ترویج باشگاه داری به سبک اصفهانی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید