تفال به حافظ 7 شهریور ماه 1401

به گزارش وبلاگ اخبار و رویدادها، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 7 شهریور ماه 1401

از دیده خون دل همه بر روی ما رود

بر روی ما ز دیده چه گویم چه ها رود

ما در درون سینه هوایی نهفته ایم

بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک

گر ماه مهرپرور من در قبا رود

بر خاک راه یار نهادیم روی خویش

بر روی ما رواست اگر آشنا رود

سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد

گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود

ما را به آب دیده شب و روز ماجراست

زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود

حافظ به کوی میکده دایم به صدق دل

چون صوفیان صومعه دار از صفا رود

توضیح لغت: خون دل: به استعاره مقصود اشک /ماه مهرپرور: به استعاره مقصود معشوق زیبای مهربان /رود: قدم بر سر ما نهد و بگذرد.

تفسیر عرفانی:

پیوسته از چشمان ما خون دلمان، چون اشک بر چهره روان است، چه گویم از آنچه آب دیده بر سرما می رود! مقصود او از این شعر این است که عاشقان درگاه دوست در اعماق وجود خود طالب آن هستند که در محضر دوست فانی گردند و فدای عشق شوند، چرا که هر کس طالب لقای او باشد، باید از وجود فانی خود راه او بگذرد.

تعبیر غزل:

صندوقچه محبت یارتان سال هاست که تغییری نکرده و به همان حال باقی است؛ یعنی هنوز او به شما عشق می ورزد. تو نمی دانی که تمام شب را یادت مونس اوست. بهتر است به دیدارش بروی و به او امید بدهی.

منبع: فرارو

به "تفال به حافظ 7 شهریور ماه 1401" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 7 شهریور ماه 1401"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید